تسکو-tsco
شرکت توسن سیستم شرق در سال 1381 شمسی تاسیس شد. فعالیت این شرکت در راستای عرضه تجهیزات کامپیوتری تعریف شد که برگرفته از دانش، سوابق کاری و تجربه موسسان و هیئت مدیره این شرکت بود که همگی در این زمینه حرف هایی برای گفتن داشتند و زمینه مساعدی می خواستند تا بتوانند مواردی را که به آن اعتقاد داشتند، تحقق بخشند. دیر زمانی نپایید تا تحولات مجموعه مسیر خود را یافت و تا هم اکنون این تحولات در ابعاد جدیدتری ادامه دارد. از آغاز تاسیس شرکت تا هم اکنون بصورت بسیار گذرا به سیر تحولات شرکت اشاره می کنیم: در ابتدا شرکت با ایجاد یک واحد بازرگانی توانمند، تجهیزاتی را از بازار جهانی این محصولات تهیه و به بازار داخلی تزریق می نمود که این تجهیزات حداقل دارای سه ویژگی ذیل باشند: به لحاظ کیفیت و دوام کارکرد، محصولاتی انتخاب می شد که هم در قیاس با سایر کالاهای مشابه کیفیت بهتری داشتند و هم در کثرت کاربری دارای استحکام و دوام قابل ملاحظه بودند. از منظر ظاهری، با رعایت نقطه نظرات " زیبایی شناسی "، محصولاتی برگزیده می شد که دارای شکل و ظاهر بهتری بودند. بعد از رعایت دو مورد فوق، مراتب به لحاظ بهای کالا درجداولی قرار می گرفت تا قیمت آنها در قیاس با محصولات مشابه عرضه شده توسط سایر شرکت های رقیب قرار گیرد و از این ساختمان مرکزی تسکو در شهر مالی، باجههای تلفن، بیمهٔ ماشین، اجارهٔ فیلم، دانلود موزیک و خدمات اینترنت نیز ارائه میدهد. صافی تنها مواردی عبور می کرد که بطور نسبی ضمن داشتن برتری کیفی و ظاهری، از قیمت مناسبی هم برخوردار بودند! بررسی استراتژی کسب و کار کمپانی تسکو / زیاد انبار کن و ارزان بفروش تسکو در سال 1919 توسط جک کوهن و در حومه شهر لندن تاسیس شد. امروزه این شرکت، یکی از بزرگ ترین فروشگاه های خرده فروشی در دنیا به شمار می رود. حدود 60درصد از فروش و سود این کمپانی، مختص بریتانیاست. تسکو بزرگ ترین فروشگاه خرده فروشی بریتانیاست که خدمات متنوعی از جمله ارائه محصولات خوراکی و غیر خوراکی را به مصرف کنندگان عرضه می کند. این کمپانی 440 هزار کارمند در سراسر دنیا دارد که 280 هزار نفر از آنها در بریتانیا مشغول به کار هستند. تسکو بیش از 2 هزار فروشگاه در بریتانیا دارد و تعداد فروشگاه های آن در کشور هایی نظیر تایلند، چین، مجارستان و ایالات متحده رو به گسترش است. تسکو بزرگ ترین بخش خصوصی در بریتانیا به شمار می رود و نقش های تخصصی تر از جمله بخش مالی و نیروی انسانی آن، در دفتر مرکزی این کمپانی واقع در هرتفوردشایر قرار گرفته است. ارزش های اصلی این کمپانی شامل تعهد آن در حفظ مسئولیت پذیری به عنوان یک فرشگاه خرده فروشی است. با توجه به اینکه گروه شرکت های تسکو سالانه4 میلیون تن کربن دی اکسید تولید می کنند، در سال 2010 این شرکت نخستین سوپر مارکت فاقد آلاینده های کربن دی اکسید خود را در کمبریج شایر افتتاح کرد. در نتیجه این اقدام تسکو، این کمپانی جایزه سازگاری با محیط زیست در میان فروشگاه های خرده فروشی با عنوان Annual Grocer Gold را به خود اختصاص داد. تسکو قصد دارد تا سال 2050، به کسب و کاری فاقد آلاینده های کربن دی اکسید تبدیل شود. یکی دیگر از اهداف تسکو، جلب وفاداری مشتریان است و در این راه، یک میلیارد یورو سرمایه گذاری کرده است. بنابراین، استراتژی های رقابتی در این رابطه توسعه پیدا کرد و قیمت، کیفیت و نو آوری در کنار ارائه مجرا های مختلف خدماتی، در دستور کار قرار گرفت. کمپانی هایی نظیر تسکو که از موفقیت های بلند مدت بهره می برند، کسب و کار هایی متمرکز هستند. آنها چشم انداز هایی بنیادی دارند که همیشه ثابت هستند، در حالی که استراتژی های کسب و کار دائما با تغییر و تحولات دنیا تطابق پیدا می کنند. در یک فضای رقابتی جهانی، یک کسب و کار بدون داشتن چشم اندازی آشکار و بدون داشتن مسیری مشخص، نابود خواهد شد. یک چشم انداز، دیدگاهی آرمانی است که یک کسب و کار انتظار دارد به آن دست پیدا کند. در این رابطه، بنچمارک هایی تهیه می شود که اهداف آتی کمپانی در آنها لحاظ شده است. تسکو کمپانی ای است که حول محور مشتریان و کارمندان ساخته شده است. بین مدیریت و رهبری تفاوت وجود دارد. مدیریت در رابطه با مجموعه کارهایی است که باید به انجام برسد. مدیران منابع انسانی و فیزیکی را در جهت اهداف شرکت، سازمان دهی می کنند. رهبری به معنی تاثیر گذاری، انگیزه بخشیدن و روحیه دادن به کارکنان است. رهبری شامل هدایت و پیشبرد کارکنان، برخورد محترمانه و در عین حال، به چالش کشیدن آنها خواهد بود. رهبر به دنبال ایجاد تیمی قدرتمند است که متشکل از افرادی است که به اهداف کلی سازمان متعهد باشند. در تسکو، کارمندان در هر سطحی از مسئولیت ها و وظایفی که دارند، به روش ها و سبک های متفاوتی تصمیم گیری می کنند. این شیوه می تواند روی مناسب ترین سبک رهبری مربوط به بخش مشخصی از کار یا پروژه، تاثیر گذار باشد. مدیران تسکو هم در رابطه با کارکنان و هم در مورد مصرف کنندگان شان، مسئولیت پذیر هستند. یک مدیر پیش از هر تصمیمی، افرادی را که از این تصمیم متاثر خواهند شد نیز در نظر می گیرد. از سوی دیگر، عوامل داخلی و خارجی مختلف دیگری نیز در تصمیمات آنها دخیل خواهد بود. تئوری انگیزشی تیلور در سال 1911، مهندسی به نام فردریک تیلور، یکی از نخستین تئوری های انگیزشی را منتشر کرد. براساس تحقیقات تیلور، افراد تنها به دلایل مالی، حاضر می شوند کاری را انجام بدهند. در سال های اولیه آغاز صنعت مونتاژ قطعات خودرو، کارگران بر اساس تعداد قطعاتی که مونتاژ می کردند، به صورت روزانه دستمزد می گرفتند. این رویکرد که هر کارگر طبق حجم کاری که انجام می داد، وجه مالی دریافت می کرد، برای این کسب و کار بسیار مفید واقع شد. بازده و تولید این قبیل کسب و کار ها بالا بود، ولی فرصت ، انگیزه و زمان کمی را به کارکنان برای فکر کردن به فعالیتی که انجام می دهند و ایجاد نو آوری، به آنها ارائه می کرد. این کار از ارتقای کارکنان جلوگیری می کرد. برنامه پاداش دهی به کارکنان در تسکو، تا حدی مشابه تئوری تیلور است. پاداش مالی این کمپانی به کارکنانش، یکی از عوامل انگیزشی آن به شمار می رود. اگرچه عوامل غیر مادی دیگری نیز جهت انگیزه بخشیدن به کارکنان وجود دارد. تسکو از تئوری تیلور پا را فرا تر گذاشته و پاداشی بیشتر از افزایش حقوق به کارمندان خود ارائه می کند. بسیاری از عوامل غیر مادی دیگری وجود دارد که انگیزه کارکنان و باز دهی آنها را بالا می برد. از جمله این عوامل، خدمت به مردم، رشد مهارت ها و ارتقای شغلی است. برای مثال، یک فرد می تواند با انگیزه تبدیل شدن به یک بازیکن حرفه ای فوتبال وارد این عرصه شود و تنها به دلیل علاقه ای که به این رشته دارد در آن حرفه ای شود و نه انگیزه های مالی. عوامل داخلی و خارجی می توانند در عملکرد و انگیزه کارکنان تاثیر گذار باشند. برای مثال، عامل داخلی می تواند علاقه فرد به یادگیری مهارتی تازه باشد. این موضوع می تواند به عنوان پاداشی برای فرد تلقی شود. از جمله عوامل خارجی می توان به اهداف فروش و انگیزه ها اشاره کرد. در اوایل دهه 30 میلادی، شخصی به نام التون مایو اظهار کرد که انگیزه در محیط کار، به این عوامل بستگی دارد: به عقیده او، یکنواخت بودن وظایف باعث کاهش انگیزه می شود. او باور داشت که انگیزه با تشویق کارکنان و یاد آور شدن این نکته که حضورشان در سازمان مهم است و دادن آزادی در تصمیم گیری به آنها حاصل می شود. در تسکو، به نظر می رسد تئوری مایو در حال اجراست. در این کمپانی، ارتباطات یکی از عوامل بسیار مهم در انگیزش کارکنان به شمار می رود. مدیران روزانه با گروه های مختلف کاری سازمان، جلسه برگزار می کنند و در این جلسات اتفاقاتی را که در یک روز رخ داده مورد بررسی قرار می دهند و در نهایت نیز به گروه های موفق، پاداشی اهدا می شود. انگیزش کارکنان یکی از مهم ترین وظایف مدیران است. تئوری های انگیزشی مثل آنچه تیلور ارائه کرد، به انگیزه دادن به کارکنان اشاره داشت که در نهایت باعث افزایش بازدهی و تولید می شود. تسکو برای مدیران و پرسنل خود فرصت هایی را فراهم می کند تا از این طریق، به کار خود علاقه و توجه بیشتری نشان دهند. با توجه به اینکه نیاز ها و خواسته های کارمندان با یکدیگر متفاوت است، پروسه بررسی و برنامه های توسعه فردی، این امکان را به سازمان می دهد که توانایی ها و دستاورد های هر یک از آنها را به صورت جدا گانه شناسایی کرده و رشد دهد. توسن سیستم شرق با نام تجاری تسکو، یکی از قدیمیترین شرکتهای داخلی در زمینه لوازم جانبی کامپیوتر و موبایل است که در این زمینه، خود را بزرگترین نیز میداند. تسکو علاوه بر واردات، یک کارخانه نیز در شمس آباد دارد که البته چندان از تولیدات و حمایتهایی که از آن میشود، راضی نیست! چندی پیش مصاحبهای را با ما جمال جعفری، مدیر عامل تسکو در ایران انجام دادیم. مردی پرسابقه در صنعت آیتی که تقریبا تمام فعالیت دوران کاریاش را در این صنف گذرانده و دارای ایدههای بسیار زیادی در ارتباط با صنعت آیتی کشور است. با ما و این مصاحبه خواندنی، همراه باشید. لطفا یک بیوگرافی از خودتان و شرکت توسن سیستم بفرمایید ما از سال ۱۳۸۱ شروع کردیم برند تسکو را در بازار ایران توزیع کنیم، عمدتا سیاست کلی ما بر این مبنا هست که کالاهایی با کیفیت خوب و قیمت مناسب به دست مصرف کننده ایرانی برسانیم. در ایران، اکسسوری به صورت کلی متولی ندارد؛ اگر شما دقت کرده باشید اکسسوری موبایل یا کامپیوتر دارای متولی درست و حسابی نیست، حالا صنف ما کمی بهتر است و برندهایی مثل گرین و فراسو کار کردند که تا حدی هم موفق بودند اما در بحث لوازم جانبی موبایل تقریبا هیچ متولی ندارد و همه میروند چین و هر چی که گیرشان آمد را میآورند که هدف آینده ما هم بازار موبایل است. متاسفانه شرکتهای خارجی به دلیل تحریم از بازار ایران سو استفاده کردند، یعنی هم میفروشند و هم حمایت نمیکنند! مثل ایسوس، لنوو و بقیه که به ایران بسیار خوب میفروشند اما زمانی که میخواهند حمایت کنند، میگویند که ما در ایران به خاطر تحریمها نمایندگی نمیدهیم! تحصیلات خود من الکترونیک بوده و ۲۰ سال گذشته گرایشم بازار هست! شروع کار من در بازار کامپیوتر به حول و حوش ۱۸ تا ۲۰ سال گذشته باز میگردد که در فروش کاغذ کامپیوتر کار میکردیم که با آمدن کامپیوتر شروع به فعالیت در این حوزه کردم. مجموعهای داشتیم که ۵۰ درصد سهام آن برای بنده بود به نام مِتِماِف که سهام خودمان را در آنجا واگذار و آمدیم مجموعه توسن سیستم شرق را راهاندازی کردیم. اکسسوری را با جنیوس در ایران و شرکت فوکاس کار میکردیم. فوکاس به دهه ۷۰ باز میگردد که بعد از آن فراسو آمد. شروع همکاریمان به بازار کامپیوتر و جنیوس از سال ۷۶ و ۷۷ به صورت قوی شروع شد. حجم کاری ما بسیار بالا بود اما متاسفانه شرکتهای خارجی به دلیل تحریم از بازار ایران سو استفاده کردند، یعنی هم میفروشند و هم حمایت نمیکنند! مثل ایسوس، لنوو و بقیه که به ایران بسیار خوب میفروشند اما زمانی که میخواهند حمایت کنند، میگویند که ما در ایران به خاطر تحریمها نمایندگی نمیدهیم! ما همین مشکل را در مورد جنیوس داشتیم که از طریق دبی و شرکتی به نام میلاد به ما فشار میآوردند که این محصولات را در ایران بفروشیم. همیشه این تضاد و دو دستگی در بازار بود. کم کم به این سمت و سو رفتیم که برندی برای خودمان ایجاد کنیم و وابسته به برندهای خارجی نباشیم. شرکتهایی مثل لاجیتک و جنیوس، ۹۰ درصد محصولاتشان تولید خودشان نیست و همه را OEM میکنند و با ۲۰ تا ۲۵ درصد سود میفروشند به بازارهایی که برای برندشان هیچ زحمتی نمیکشند. خب ما دیدیدم اگر با همین سیاست بخواهیم پیش برویم، برند خودمان را تولید کرده و در ایران میفروشیم. مسیر خیلی سختی را انتخاب کردیم، از این جهت سخت که آنها که با برند خارجی کار میکردند، بازار اینترنشنال مال خودشان بود اما ما فقط در بازار ایران میتوانستیم کار کنیم و به دلیل ایرانی بودنمان در کشورهایی که با بازارهای آزاد دنیا ارتباط خوب دارند، اجازه فعالیت نداشتیم. ما در هنگ کنگ و دبی خواستیم دفتر بزنیم که گفتند ایرانی نمیتواند. ما این راه سخت را انتخاب کردیم و مجبور بودیم که فقط در بازار ایران بفروشیم. مجبور بودیم تا قیمت خوب بخریم اما تعدادمان پایین بود. کلی باید جلسه میگذاشتیم و مشاوره با شرکتهای خارجی میکردیم تا آنها را راضی کنیم که با تعدادهای ما تولید را قبول کنند. هر جنسی که میآوریم حداقل باید دو هزار تا باشد تا برند تسکو را بر روی آن بزنند. به عقب که نگاه میکنیم از چیزی که بوجود آوردیم خیلی راضی هستیم. مثلا هفته پیش که یک پلن استخدام داشتیم، از مجموعههای مختلف، مدیرهای فروش آن میآمدند تا در اینجا شروع به کار کنند، شاید از ۱۰ نفر، ۸ نفر از تسکو استفاده کرده بودند و اصرار داشتند که در اینجا کار کنند و میگفتند که تسکو برند خوبی است و این نتیجه ۱۰ سال زحمتی است که برای برند کشیده شده است. حق یک مشتری است که اگر کالایش خراب شد، صاحب کالا جوابگو باشد اما ما متاسفانه در ایران هیچ کس جوابگوی کیفیت کالایش نیست و همه به این فکر میکنند که جنس را بفروشند و بروند محصولات تسکو که شما مشاهده میکنید، ۸ گروه کالایی دارد. در صدد هستیم تا نیاز مصرف کنندگان را در گروههای دیگر نیز برطرف کنیم. استارت خود را با کیبورد زدیم و ماوس و کیس و اسپیکر و کول پد و کیف لپتاپ و پاوربانک و هدست و هدست بلوتوثی به آنها افزوده شده است. این بازار را به وجود آوردیم تا مشتریان بتوانند کالایی را بخرند که کیفیت لازمه را داشته باشد. این محصولاتی که در خدمت شما هست، یک نگرشی داخل آن قرار گرفته که باید تکنولوژی روز را داشته باشد. ما در خیلی از مجموعههایی که فروشگاه زنجیرهای دارند، نمیتوانیم فعالیت کنیم برای اینکه اگر کالایی را بخواهند ببرند، حدود شش ماه طول میکشد تا در مجموعهشان کد بدهند؛ در صورتیکه ما شش ماه یا یک سال دیگر این کالا را اصلا نمیآوریم! آیتی رو به توسعه قرار دارد و فناوری جدید است. ما یک کالا را نهایت سه دوره شش ماهه تکرار میکنیم ما قاعدتا اگر نداشته باشیم، با تکنولوژی جدید تعویض میکنیم و همه خوشحال میشوند که کالایشان خراب شده است! چون حق یک مشتری است که اگر کالایش خراب شد، صاحب کالا جوابگو باشد اما ما متاسفانه در ایران هیچ کس جوابگوی کیفیت کالایش نیست و همه به این فکر میکنند که جنس را بفروشند و بروند و بزرگترین لطمه را اتفاقا به خودشان میزنند چون وقتی طرف میخرد و خدمات درستی نمیگیرد، یک تبلیغ کننده بد برای آن کالا میشود و این مُبلغها همین جوری مثل شبکههای اجتماعی به همدیگر میگویند بد است و همین ارزش آن کالا را از بین میبرد. اما ما نگرش متفاوتی داریم، اعتقادمان بر این است که ما نمیگوییم خدمات پس از فروش؛ این حرف آخر ماست و میگوییم کیفیت اطمینان بخش! کیفیتی که نیاز به خدمات پس از فروش نداشته باشد. اگر شما دقت کرده باشید بنز و تویوتا در ایران خوب میفروشند اما خدمات هیوندای بهتر است یا خدمات ایران خودرو از همه جا فراگیرتر است. اما بنز نیازی به خدمات پس از فروش ندارد و به همین خاطر برندش جایگاه خوبی در بازار دارد. این تفکر ما را به سمتی برد که کالایی با کیفیت اطمینان بخش بیاوریم که مردم نیازی به خدمات پس از فروش در آن نداشته باشند. ما متوسط خرابیمان ۰.۲ درصد است یعنی از ۱۰۰۰ تا ۲ تا نیاز به خدمات پس از فروش دارد! کار ما لوازم جانبی است و به خود کالا کاری نداریم. الان همه شرکتهایی که به این حوزه ورود پیدا کردند، زمین خوردند! محال است که بتوانند بفروشند و مثلا با ایسوس رقابت کنند. ما تنها شرکتی هستیم که برای کسانی که برای ما پس از خرید محصول SMS اکتیو کردن میزنند، کالا مشکل داشته باشد فراخوان میزنیم تا آن را برگردانند که مشکل برطرف شود و کالا را عوض میکنیم. به نظر من اینها اصلا هزینه نیست و همگی سود است. این کار اثری بسیار مطلوب بر روی نگرش کاربر دارد.